شعری از «Selçuk Ataseven» مترجم«فائق سهرابی»

چاپ تاریخ انتشار:

 

 

امید

امید فراتر از رویاست

احساسی ناشناخته

امید یک آرزو، امید یک سراب است

امید ایده آلی است غیرقابل دسترس

امید فکری غریب است

.

چه کسی و کجا این احساس را پیدا کرده است

چه کسی به دنیای امیدها رفته است؟

با امیدی باز گشته و شاد زیسته است؟

دیگر برای چه مردم به دنیای

امیدها امیدوارند؟

.

امید پارو زدن در جهت خلاف حرکت رودخانه است

امید تلاشی برباد رفته است

دیگر برای چه امیدوار باشیم

واگذاریم زندگی مسیر خود را برود

زحمات هر رفته را تمام کنیم

.

زندگی دیگر باز نمی گردد

زندگی کنیمتا جاییکه می توانیم

چه نیازی است به رقابت با امید

زمان همانند آبی روان می گذرد

زندگی همچون شراره ای از آتش است

04.09.1985 Salı

İstanbul / Gültepe

Selçuk Ataseven