شعری از «آندره موشن»شاعر انگلیسی ترجمه«پگاه عامري»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

 

 

اندوه

 

فریادشان گم شد

در هجوم آب و آتش، خاک و هوا

دهان‌هایی که از فنجان‌های خالی نوشیدند

اشک‌ها ریخته شد

تا کلماتی بر زبان نیامدند

بارانی‌، که آسمان را نشسته بود!

گام‌هایی در راه لغزیدند

دستها‌یی در برهوت گلی نچیدند

تا سنگ از پیش پا بردارند

زمین که غبار روبی نشده بود‌!

چه تاریکی‌ها‌، به نور نرسیدند

چه واژه‌ها‌، در ذهن پینه بستند

چه افکاری خاکستر شدند

شعله‌ای‌، که زبانه نکشیده بود‌!

خواب‌هایی با روز رفتند

و آرزوهایی مردند

نسیمی که از آنها نگذشته بود!

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692