شعری از «امیلی دیکینسون»/ ترجمه‌ی «صفورا شویکلو»

چاپ تاریخ انتشار:


بهشت برای من نشانه‌های متفاوتی دارد...


بهشت برای من نشانه‌های متفاوتی دارد
گاهی خیال می‌کنم
نمادی از مکان در نیمروز است
و دگر بار در سپیده‌دم،
چون نگاهی نیرومند که جهان را نظاره می‌کند
و در تپه‌ها مقیم می‌شود
و هیبتی
که به جهالت دستبرد می‌زند
 
و باغ
و خورشید آن‌هنگام که بالاتر از پیروزیِ پرندگان است
آن‌هنگام که با یکدیگرند
و پیروزی جشنی از ابرها بر پا می‌کند
 
 
و خلسه‌ی یک روز پایان‌یافته
در باختر
تمام اینها مکانی را به  یادمان می‌آورد
که فردوسش خوانده‌اند
چیزی لطیف را گمان می‌بریم
اما
خود چگونه می‌بایست آراسته باشیم
برای لطافتی برتر
که دیدگانمان هنوز آن را ندیده است؟

Emily Dickinson/ 1830-1886