شعر" توماس ترانسترومر"/ ترجمه‌ی محمدرضا ربیعیان

چاپ تاریخ انتشار:

برگی از کتاب شب

یک‌شبِ ماهِ می
در مهتابی سرد
که علف‌ها و گل‌ها
با بوی سبز
خاکستری بودند
تا ساحل رفتم
در شبِ کوررنگ
که سنگ‌های سفید
به ماه علامت می‌دادند
از شیب بالا رفتم
برهه‌ای از زمان
چند دقیقه‌ی طولانی
پنجاه‌و‌هشت سالِ تمام
و پشتِ سرم
آن‌طرفِ آب‌های سربیِ براق
ساحلِ دیگری بود و
آن‌هایی که حکم می‌راندند
کسانی که به‌ جای چهره
آینده داشتند

توماس ترانسترومر -1931