شعری از «پل ورلن» ترجمه‌ی «آسیه حیدری»

چاپ تاریخ انتشار:

ماه، سرخ

در مه رقصانِ افق
علفزار، خوابيده در ابهام

قورقور قورباغه
جاري در جگن‌هاي سبز لرزان
گل آب‌ها
گلبرگ‌هايش را مي‌بندد، باز
تبريزي‌هاي دور، تنگ دل هم قد كشيده‌اند
با سايه‌هاي روشن لرزان

 سمت بيشه، كرم‌هاي شب‌تاب پرسه مي‌زنند

 از خواب مي‌پرد بي‌صدا، جغد جنگل
 پارو مي‌زند تيره‌ي شب را
 با سنگيني بال‌هايش
 آسمان پر مي‌شود از پرتوهاي گنگ

 سپيد، زهره بالا مي‌آيد
 شب است شب

Paul Verlaine/1844-1896