شعری از «رابرت هریک» ترجمه «زهرا فتاحی»

چاپ تاریخ انتشار:

zahra fatahi

To Daffodils


Fair Daffodils, we weep to see

You haste away so soon;

 As yet the early-rising sun

He not attained his noon.

Stay, stay,

Until the hasting day

has run

But to even-song:

and having prayed together, we

will go with you along.

we have short time to stay as you,

we have as short a spring;

as quick a growth to meet decay,

As you, or anything.

we die,

as your hours do, and dry

A way,

Like to summer’s rain;

Or as the pearls of morning’s dew,

ne’er to be found again.

 

By Robert Herrick

 

 

ترجمه:

برای نرگس

افسوس ای نرگس افسونگر، چهره‌مان نالان و گریان

زین چنین شتابان سفر عمر کردن؛

افسوس که تاکنون ز خورشیدِ صبحِ سعادت

 قلب آسمان را ندایی نیست.

کمی بمان، بمان کمی

تا روزنه‌ای زین روز شتابان به پایان باز شود

وانگهی تا سرود شامگاهان:

نزد یکدیگر روی خواهیم آورد به نیایش و ستایش

نزد یکدیگر راهی خواهیم شد.

ما را نیز بسان تو اندک زمانی بیش نیست برای ماندن

ما را نیز بسان بهار اندک زمانیست؛ گذاران و شتابان

بسان تو گذاران و شتابان رشد خواهیم کرد، بسان تو گذران و شتابان فِسرده و خشکیده خواهیم شد.

عاقبت، طعم مرگ را خواهیم چشید،

چونان ساعت که چنین شتابان می‌گذرد ما نیز شتابان پوسیده خواهیم شد،

بسان باران تابستان؛

یا بسان لوء­لوء­های شبنم سحرگاهی

که دیگر دیدگان خود را باز نمی‌کنند.

شعری از «رابرت هریک» ترجمه «زهرا فتاحی»