اشعاری از «ابراهیم اورامانی» مترجم «زانا کوردستانی»

چاپ تاریخ انتشار:

zzzz

۱

نکند دلتنگی‌ات نگذارد

که بدانی امروز پنجشنبه است

یا که جمعه!

 ۲

بهار،

نام هیچکدام از فصل‌ها نیست!

بلکه بهار اسم کسی‌ست،

که من دوستش دارم.

۳

من که گفتم: دوستت دارم!

تمام شهر خبردار شد،

راست گفته‌اند:

حرف که بر زبان بیاید، به گوش تمام شهر خواهد رسید!

۴

دلتنگی،

کمترین 

عذاب تنهایی‌ست!

۵

صدا زدنت،

لذتی عجیب دارد!

همین‌که نامت را بر زبان می‌آورم،

کامم مزه‌ی نارنگی می‌گیرد!

۶

چون که لبخند می‌زنی،

احساس می‌کنم 

در یک عصر دلنشین جمعه هستم.

۷

تنهایی،

هفت حرف است،

اما به صد سال شناخته می‌شود

اشعاری از «ابراهیم اورامانی» مترجم «زانا کوردستانی»