تنها نمی آیم
با من بسیاری همراهند
ما
جنگلهایشان را میروبیم از هرچه درخت
ازمیان رودخانههایشان میگذریم
کشتیهایشان را به آتش میکشیم
گذرگاههای زیرزمینیشان را منفجر میکنیم
شهرهایشان را تصرف میکنیم
آنها
تسلیم میشوند بدون دفاع
اسلحههاشان را میگیریم
مقاومت نمیکنند
اندوخته هایشان را مصادره میکنیم
اعتراض نمی کنند
درِ خانه هاشان را گل میگیریم
از کنار درها جم نمی خورند
آبهایشان را مسموم میکنیم
در پس پنجرهها آواز میخوانند
من پیش میروم
زان پیشتر اما
جرعه ای خواهم نوشید از آن آب ....
---------------------------------------------------
تولد : 7 می1930 در گلیویتسه (سلیسای علیا )لهستان . فوت : ۷ دسامبر ۱۹۹ مونیخ آلمان
هورست بینک رمان نویس و شاعر متولد 7 می 1930 در گلیویتس لهستان است . در سال 1945 زمانی که آلمانی ها از سلیسیا اخراج شدند مجبور به ترک آنجا شد و به برلین مهاجرت کرد وی مدتی شاگرد برتولت برشت بود. در سال 1951به جرم تحریک ضد شوروی و ادعای جاسوسی برای ایالت متحده به 25 سال زندان محکوم شد. و به اردوگاه کار اجباری در ورکوتا فرستلده شد. در 1955 در نتیجه عفوعمومی آزاد شد و در آلمان غربی ساکن شد. در بسیاری از نوشته های او به ریشه کن شدنش از وطن پرداخته بینک برنده جوایز متعددی از جمله جایزه نلی زاکس در 1981شد شناخته شده ترین کارهایش رمان چهار جلدی است که به مقدمه جنگ جهانی دوم و خود جنگ می پردازد به نام وقایع نگاری سلیسیای علیا .
سه اثر او که برای فیلم اقتباس شد عبارتند از
سلول که به فارسی ترجمه شده 1970-اولین پولکا 1979 - قلعه 1987
از دیگر رمان های او می توان به - سپتامبر نور 1986 - زمان بدون زنگ 1988 اشاره کرد.