شعر «بی نهایت» شاعر «جاکومو لئوپادری» مترجم «ترجمه سیدابوالحسن هاشمی نژاد»

چاپ تاریخ انتشار:

seyed abolhasan hasheminejad

این تپه رها شده همیشه برایم عزیز بوده است.

واین پرچین، که دید وسیعی ازافق را مانع  می شود.

 آنگاه که می نشینم وخیره نگاه می کنم،

 فضا ی بی کران آنسوی آن و سکوت

 فوق بشری وآرامش بسیارژرف آن را

درذهنم تصور می کنم.

 قلبم لحظه ای نمی هراسد .

 خش خش باد را در میان درختان که می شنوم

سکوت بی پایان را با این صدا قیاس می کنم

وابدیت را بخاطر می آورم

 زمان گذشته وحال و زنده  

وصدایش را.

اینگونه است که ذهنم

 در این بیکرانی گم می شود.

وغرق شدن در این دریا

 برایم حس شیرینی است.

شعر «بی نهایت» شاعر «جاکومو لئوپادری» مترجم «ترجمه سیدابوالحسن هاشمی نژاد»