شعر «با عطشی سوزان» شاعر «کیم جی ها» مترجم «عارفه سادات پورمنوچهری»

چاپ تاریخ انتشار:

arefeh poormanochehri

در این کوچه فرعی با طلوع جدید

اسم تو را نوشتم ، دموکراسی

بسیار گذشته است از زمانی که خاطرم تو را از یاد برده است.

بسیار بسیار هم گذشته است از زمانی که قدم هایم تو را یاد برده اند.

فقط یک رشته باقی مانده

خاطرات عطشی که در درون قلب سوزانم است

اسم تو را بدون اینکه کسی با خبر بشود نوشتم ، دموکراسی

در کوچه فرعی هایی که هنوز آفتاب طلوع نکرده

صدای رد پا ، صدای سوت و صدای کوبیدن به در

صدای فریادهای فردی در یک کلمه که طولانی و باز طولانی تر می شود.

صدای ناله ، صدای سوگواری ، صدای آه در درون ، در درون قلب من

بر روی اسم تو که در اعماق قلبم حک شده

بر روی درخشش تنها و بی مانند اسم تو

درد زندگی زنده آمده

خاطرات سبز آن آزادی زنده آمده

صورت خونین دوستان دفن شده( شهیدان ) زنده برگشته

با دستی لرزان ، با قلبی لرزان

لرزان و با غضب لرزان روی تخته چوب

با گچ سفید با خطی ناخوانا

نوشتم.

با گریه ی بدون صدا

اسم تو را بدون اینکه کسی باخبر بشود نوشتم

با عطشی سوزان

با عطشی سوزان

پیروز باد دموکراسی

شعر «با عطشی سوزان» شاعر «کیم جی ها» مترجم «عارفه سادات پورمنوچهری»