شعر «فاروق جُوَیدَه» مترجم «صالح بوعذار»

چاپ تاریخ انتشار:

 saleh aboezar

بانوی من

غمگین مباش

روزگار خمیده‌ی شکست‌خورده

و خفاشان حفره‌ها

باقی نخواهند ماند

و فردا،

زمین فریاد می‌کشد

 می‌بینم که

طوفان می‌آید و

آتشفشان‌های در بند،

منفجر می‌شوند

و صبح

این مهمان تبعیدی از وطنم،

سر خواهد زد

منتشر

و جاری خواهد شد

 فردا،

همان‌گونه که آرزو کرده‌ام،

تو را دوست خواهم داشت

بی‌هیچ ترسی

یا زندانی

یا بارانی.

شعر «فاروق جُوَیدَه» مترجم «صالح بوعذار»