کوتاه سروده ای از جلال ملکشا(شاعرمعاصرکرد) ترجمه خالدبایزیدی(دلیر)

چاپ تاریخ انتشار:

khaled bayazidi

چهل سال است

که جسد خود را

کول کرده ام

هی...می گردانمش و

اشک می ریزم 

راه طولانی عمرم را می پیمایم

وجب خاکی!

گیرم نمی آید تاکه...

آن جسم لبریز ازدردوآزارم را

درآن مدفون کنم

کوتاه سروده ای از:جلال ملکشا(شاعرمعاصرکرد) ترجمه:خالدبایزیدی(دلیر)