شعر «زن شگفت انگیز» شاعر «مایا آنجلو» مترجم «الیاس احمدی»

چاپ تاریخ انتشار:

elyas ahmadi

زنان زیبارو در اندیشه یافتن راز پنهان من

من بی هیچ دلفریبی و ناسازگار با مد روز

وقتی که از خود برایشان می گویم

گمان می بردند دروغ می گویم

می گویم،

انحنای اندامم،

گام هایی که می گذرام،

خمیدگی لبانم،

همه چیز در حد خودم.

من یک زنم

شگفت انگیزانه

زن شگفت انگیز

من هستم.

وارد جایی می شوم

به آرامی وارد شدن شما

در نگاه یک مرد،

برایم بر می خیزدند

یا به زانو می افتدند.

و چون دسته ای زنبور

به دورکندوی عسل می گردند.

می گویم،

این همه  

از آتش چشمانم

برق دندانم

تاب خوردن اندامم

و سرمستی قدم هایم است.

من زنم

شگفت انگیزانه.

زن شگفت انگیز

من هستم.

مردان در این اندیشه

که چه در من می بینند

همگی در تلاش

اما به راز پنهان من نمی رسند

این راز را نشانشان می دهم

می گویند، نمی توان دید

این رازیست نهفته

در قوس کمرم،

خورشید لبخندم،

شکوه سلیقه ام،

من یک زن هستم.

شگفت انگیزانه

زن شگفت انگیز

من هستم

حال خواهی فهمید

که چرا سر خم نمی کنم

فریاد نمی زنم و نمی خیزم

یا با صدای بلند نمی گویم،

و زمانی که از کنارت می گذرم

احساس افتخار خواهی کرد

می گویم،

نیاز توجه به من

در صدای گام هایم

در تاب موهایم

در کف دستانم قرار گرفته

چون من یک زن هستم

شگفت انگیزانه

زن شگفت انگیز

من هستم.

شعر «زن شگفت انگیز» شاعر «مایا آنجلو» مترجم «الیاس احمدی»