نگاه کن .
برگ خشگی روی شاخه عریانم
که معجزه عشق هنوزش نگاه می دارد.
از کهنسالیم که اضطراب تو را می افزاید،
و در من شوق کودکانه را تداوم می بخشد،
غمگین مباش . نادیده ام انگار.
خدا حافظ را تو بگو،مرا توان گفتنش نیست.
مردن چه سهل است واز دست دادنت چه سخت.