-کجا شنیده بودم که این باد به چنین غرشی جانکاه تبدیل شده؟
-چه فکر کرده این باد؟من که این در بیقرار را نگه داشته م باز
-حال که خود ز تپه ای به ساحلی خروشان،چشم دوخته م
-روزهای تابستان گذشتند،ابرهای تاریک در مغرب متراکم شدند
-بر کف فرونشسته ایوان خانه،برگ ها همچون ماری شروع به خزیدن کرده اند
-بی هدف بر زانوانم خورده و از دست رفته اند
-صدایی شیطانی زمزمه می کرد در گوشم،
-که باید رازم فاش شود
-حقیقت تنهایی در خانه
-راز تنهایی وجود
-اینکه به غیر خدا کسی را ندارم آشکار شود.