شعر «سوگ کهن» شاعر « جوسوئه الساندرو جوزپ په کاردوچی» مترجم «ابوالحسن هاشمی نژاد»

چاپ تاریخ انتشار:

seyed abolhasan hasheminejad

درختی که دست کوچکت را

به سوی آن دراز می کردی،

 

همان درخت اناربا برگ های سبز

وگلهای گلگون زیبا،

 حالا میان باغ ساکت و متروک

سبزی را سراپا از سر گرفته است

وماه ژوئن با نور و گرمایش

 به آن حیات دوباره  می بخشد.

تو ای گل نهال وجود

پژمرده وخشکم

ای تنها و آخرین گل

حیات بی ثمرم ،

در دل خاک سرد آرمیده ای،

در دل خاک سیاه ؛

نه خورشید دیگرتورا شاد

ونه عشق دیگر تو را زتده می کند.

 

شعر «سوگ کهن» شاعر « جوسوئه الساندرو جوزپ په کاردوچی» مترجم «ابوالحسن هاشمی نژاد»