شعری از «لرد بایرن» مترجم «طاهره دولت پور لاکه»

چاپ تاریخ انتشار:

tahereh dolatpoor lakehبا ناز و متانت می خرامد او

به سان سپهر ستاره پوش و شب عریان ز ابر

 

آمیختست با رخ و چشم های او

تاریک و روشنی زیبا و ستبر

چنان به زیر انوار لطیف کرشمه می کند

که فلک را از فروغ روز دریغ می کند

سایه های سیاه و انوار کم فروغ

هیچ نمی کاهد از جمال بی مثال او

که پیچ و تاب خورده در گره گیسوی او

یا سبکبار ریخته بر رخ او

همان جا که هر اندیشه با متانت خود

می نماید جایگاه پاک و منزل مقبول خود

و بر آن گونه ها و ابروان و سیما

نشسته چه لطیف و آرام و دل نواز و شیوا

تبسمی که مغلوب می کند رنگ ها و شعله ها

که از روزهای نیکی که گذشت دارد قصه ها

خیالی که با آن چه گذشت در صلح است

قلبی که عشقش پاک و مقدس است.

By Lord Byron