شب هنگام!
به حجم نگاه آبیات
پنجرهام را
میگشایم...
پرده را
کنار میزنم
تا که «باد» عطرسینهی مرمرین ات را
بربالشم سنجاق کند
ومن نیز...
شهوانیترین بوسههایم را
2-
کاش!
باران میبودم
تاکه بی مقدمه تورا
جویبار...
جویبار میبوسیدم
3-
خوش به حال باران
که گونههای زیباوگلفام ات را
بی مقدمه میبوسد
وهیچ کس ازآن نمیپرسد:
که چه نسبتی باتودارد!
4-
وقتی که برای اولین بار
تورابوسیدم
گفتم!
نازنینم...
چه شیرین است
بوسههای عسلیات
وتوگفتی:
مواظب قندخون ات باش؟!