چند شعر از «ودیع سعادة» مترجم «فاطمه جعفری»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

چند شعر از «ودیع سعادة» مترجم «فاطمه جعفری»

مختصری درباره‌ی ودیع سعادة:

ودیع سعادة، شاعر لبنانی متولد ۱۹۴۸ است که در بیروت، لندن و پاریس سابقه‌ی فعالیت روزنامه‌نگاری دارد. در اواخر سال ۱۹۸۸ به استرالیا مهاجرت کرد. برخی آثارش به انگلیسی، فرانسه و آلمانی ترجمه شده است. ۱۴ دفتر شعر حاصل تلاش وی تا به امروز است که از آن جمله می‌توان به «ترکیب آخر لحیاة ودیع سعادة (۲۰۰۶)»، «من أخذ النظرة التي تركتُها أمام الباب؟ (۲۰۱۱)» و «قُل للعابر أن يعود، نسيَ هنا ظلَّه (٢٠١٢)» اشاره کرد.

۱. برگزیده از دفتر شعر: «تركيب آخر لحياة وديع سعادة»

«يطأ على ذكرى ظلّ»

يطأ على ذكرى ظلّ

محاولا جذبه خيالا بعد خيال

كي يعيد حياة ماتت إلى سريرها الأوّل

وأرضا أفلت إلى بدء دورانها.

يجذب ظلَّ حياته خيطا خيطا

محاولا حياكة القميص الذي

ذات يوم

أراد أن يغطّي الحياةَ به

تحت الجسر، هناك، حين هجرها سكَّانها

ونامت عارية في الجليد.

ظلٌّ

يعيد حياكته قميصا

يعيد حياكته حياة

ويضع في القميص زرَّ وَرد

حتّى إذا عاد رأى الحياة

يهديها وردة.

ظلٌّ

ينام هناك

على ترابٍ بعيد.

«سایه‌ای خاطره‌ای را لگدمال می‌کند»

سایه‌ای خاطره‌ای را لگدمال می‌کند

تلاش در جذب تک‌تک تخیّلات دارد

تا حیاتی را که مرده بود، به بستر نخستینش بازگرداند.

و زمینی را که افول کرده بود، به آغاز چرخشش.

سایه‌ی زندگی‌اش را نخ‌به‌نخ جذب می‌کند

تلاش در بافتن لباسی دارد که

روزی

خواست زندگی را با آن بپوشاند

آنجا، زیر پل، وقتی که ساکنانِ زندگی، ترکش کردند

و زندگی، بی‌لباس، روی یخ خوابید.

سایه‌ای

بافتن لباسی را دوباره از‌سر‌می‌گیرد

بافتن زندگی را دوباره می‌آغازد

و دکمه‌ای از گُل، برای لباس می‌دوزد

تا وقتی بازمی‌گردد، ببیند که زندگی

به او گل هدیه می‌دهد.

سایه‌ای

آنجا می‌خوابد

روی خاکی در آن دوردست‌ّها.

۲. برگزیده از دفتر شعر: «من أخذ النظرة التي تركتها أمام الباب؟»

«يا جاك كيرواك»

كثير من الأخطاء في الإشارات والأسماء على الطريق يا جاك كيرواك

الأسهم المشيرة إلى أمكنة

توصل إلى أمكنة أخرى

واليافطات المكتوب عليها ينابيع

صحارى.

ماذا جرى يا جاك كي أرى السهل حوتا يريد أن يبتلعني

والفراشة جدارا؟

وهل السنونوة التي سقطت ميتة أمامي

كانت تعبر كي ترسم الطريق أم كي

تمحو العبور؟

يا جاك يا جاك إنزع اليافطات عن الطريق

إلغ الينابيع والغابات والأمكنة

دلّني فقط إلى الممرّ الذي بلا إشارات ولا أسماء

أريد أن أعبر.

«جک کرواک!»

جک کرواک! اشتباهات زیادی در نام و نشان راه‌ها هست

پیکان‌های اشاره‌گر به اماکنی

به مکان‌های دیگر رهنمون‌اند

و تابلوهایی با نوشته‌ی چشمه‌سارها

به بیابان.

چه شده جک! که دشت را ماهی بزرگی می‌بینم که می‌خواهد مرا ببلعد

و پروانه را دیوار؟

و آیا پرستویی که مرده پیش پایم افتاد

گذرش برای ترسیم راه بود یا

محو کردن گذر؟

جک! جک کرواک! تابلوها را از راه بردار

چشمه‌سارها و جنگل‌ و اماکن را دور افکن

گذرگاهِ بی‌نام‌و‌نشان را نشانم بده

می‌خواهم بگذرم.

۳. برگزیده از دیوان: «من أخذ النظرة التي تركتها أمام الباب؟»

«من أخذ النظرة؟»

من أخذ النظرة التي تركتها أمام الباب قبل أن أنام؟

النظرة التي

طوال الليل

حاولت أن أخلق لها عينا

نظرة بلا عين أتت

ووقفت على بابي

في قلبي أحداق كثيرة لعيون

نبشتها حدقة حدقة

ولم أجد عينا لهذه النظرة

نظرة غريبة أتت في الليل

ونامت أمام الباب

وفي الفجر

حين فتحت عينيَّ

غابت.

«چه کسی آن نگاه را برداشت؟»

چه کسی آن نگاه را برداشت که قبل از خواب پیش روی دَر رهایش کردم؟

نگاهی که

تمام شب

سعی کردم برایش چشمی بیافرینم.

نگاهی بدون چشم آمد

و بر دَرِ من ایستاد

در دلم حدقه‌های زیادی برای چشم‌ها هست

همه را تک‌به‌تک وارسی کردم

و چشمی برای این نگاه نیافتم.

نگاه عجیبی شب آمد

و پیش روی دَر خوابید

و سپیده‌دم

چشمانم را که باز کردم

پنهان شد.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692