شعرهایی از «ایلما راکوزا»ترجمه‌ی «علی عبداللهی»

چاپ تاریخ انتشار:

 

سرودهای ایرانی

 

چه کسی چین‌ها و ماهورها را پرداخته

و نقطه‌ی واحه‌ها را تعبیه کرده است‌؟

از بالای دهکده‌ای پارسی می‌نگرم

به مسیر خشک‌رود

دریاچه‌های نمک   زنجیره‌ی زاگرس

و سیر نمی‌شوم از دیدن

*

بام‌های کاه‌گلی قهوه‌ای روشن

موج برداشته‌اند

افزون بر آن گنبد مساجد

گرد برگرد

صدای درون می‌گوید:

سینه‌ای ارزانی‌ام کن

(به جای دهان)

*

بادام تلخ   پسته   به

انار پرتقال لیمو

کاکی با حاشیه‌ای از سروها

رزها میموزها

باغ : بهشت

*

در نقش‌مایه‌های قالی

خردک پرنده‌ای

جیغی رسا

از دل آن‌همه تاروپود

*

درویش با کاسه‌ی گدایی‌اش

پیرتر از پیر

در این بازار شرقی

گامش خرامان اما

سبز است درخشش دیدگان

*

ایران پس از غروب به گلگشت می‌رود

جشن روزه‌واکنی است

در میدان‌ها در بوستان‌ها

آن هنگام که آسمان پیروزه‌گون

غروب می‌کند بر فرازش

*

راه شیری در "زین‌الدین"

سپید مانند پنبه‌ی رنگ‌ناشده

کلافی از آن را برای خودت برچین

و بر غبار اشتران بیاسا

Ilma Rakusa/ 1946-Present