• خانه
  • شعر
  • شعر ترجمه
  • تنهايي هم كفايت مي كرد «*Egemen Berközاگمن بركوز» ترجمه:ن.يوسفي-تورگوت ساي

تنهايي هم كفايت مي كرد «*Egemen Berközاگمن بركوز» ترجمه:ن.يوسفي-تورگوت ساي

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

تنهايي هم كفايت مي كرد   «*Egemen Berközاگمن بركوز»ترجمه:ن.يوسفي-تورگوت ساي

 

يك دفتر چهارخانه هم كافي بود

تا بازگويم ايستگاه ساماتيا** را

هنگامي كه عصر را در انتظار مي شد

در انتظار مي شد اميدهاي از دست رفته را

كمي قبل باران باريد و در آن ايستگاه

حزن را زدود

كه حتي براي آناني كه از دور مي گذرند

آناني كه ازراه ساحلي در عبورند

عابراني كه خود تنديس اندوهند

هر عصر كه فرا مي رسد

رئيس ايستگاه خود نيمچه شاعري است

مي نگرد با مهر اطرافش را

با لبخندي بر لب

بي اعتناء

به روزي كه در شرف پايان است

بي اعتناء

به ترنها مسافران و بارهايشان

و روز با بليطها و كارتهاي عبور مي گذرد

و" اگمن بركوز" به خانه بازميگردد

با دلي خشكيده از اندوه

و خانه هايي نيمه ويران در امتداد راه آهن

روزي زني را ديده لباس مي آويخت با سينه هاي آويزان

روزي مردي را ديده كه با زير پوش صبح هنگام پلو مي خورد

روزي و هر روز كودكاني را مي بيند ولگرد و كثيف

روزي و هر روز انسانها و بليطها و ماموران ايستگاه

و روزي "اگمن بركوز" به خانه باز مي گردد

صبح معده اش خراب

ظهر لوبيا سبز نا مرغوب

يك دست شطرنج بازي كرده

متني نوشته

چند صفحه از پاوزه* خوانده

به چند عكس زنان برهنه نگاه كرده

چند شاخه خشك كنار پنجره

چند ساختمان چهارده پانزده طبقه در دوردست

پرده با باد تكان خورده

چند كاكتوس در خيال او

بعد مردمان بن شان* و مردمان آمريكا

بعدمردمان توبدر* و مردمان تركيه

بعد يك بطري عرق كوچك

بعد يك خربزه

بعد هيجاني در درون

" اگمن بركوز" به خانه باز مي گردد

از ترن پياده شده از ايستگاه خارج مي شود

به ماهي هاي زبردم و قباد نگاهي مي اندازد

بعد ازسربالايي متسلم *بالا مي رود

بعد از پله هاي آپارتمان اونال بالا مي رود

و تا طبقه پنجم در آپارتمان شماره شانزده فكر مي كند

فكر مي كند يك دفتر چهارخانه هم كافي بود

يك دفتر چهارخانه...

*اگمن بركوز متولد سال ١٩٤١ فارغ التحصيل زبان و ادبيات ايتاليايي است كه علاوه بر ترجمه هايي كه از زبان ايتاليايي به در تركيه انتخاب شدpen تركي دارد اشعار منحصر به فرد و متفاوتي راداراست. وي در سال ٢٠١٧ به عنوان نويسنده برگزيده  

*   *ايستگاهساماتيا واقع در استانبول

*   چزاره پاوزه نیز چه زاره پاوه زه (به ایتالیایی: Cesare Pavese) (زاده ۹ سپتامبر ۱۹۰۸ - درگذشته ۱۷ اوت ۱۹۵۰) رماننویس، شاعر، مترجم و منتقد ادبی اهل ایتالیا بود. به نظر بسیاری بهترین رمان او ماه و آتش است.

؛*بن شان ( ۱۲ سپتامبر ۱۸۹۸ ۱۴ مارس ۱۹۶۹) یک عکاس، و نقاش اهل ایالات متحده آمریکا بود

توبدر سنديكاي فرهنگيان تركيه كه بعد از كودتاي نظامي ١٩٨٠ ممنوع اعلام شد.

متسلم محله اي است در استانبول

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692