شعری از «وحید ملک» مترجم «سئودا مددنژاد»

چاپ تاریخ انتشار:

شعری از «وحید ملک» مترجم «سئودا مددنژاد»

 

آنچه میتوانم تقدیم ات کنم

یک مشت هواست

باز کنم، به آسمان ها فرار میکند

یک مشت آب، آن هم از انگشتانم به زمین می ریزد

خاک، نمی شود بگیرم اش... از آن ما نیست

آنچه میتوانم تقدیم ات کنم

کوچکتر از مشت، در دلی تپنده است

در زندان سینه ام

اما تنها صدایش

دستانت را پر خواهد کرد