شعری از «رفیک دورباش» مترجم «محسن حامد»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

شعری از «رفیک دورباش» مترجم «محسن حامد»

 

«به کجا پرواز می‌کنند درناها...»

خنده از لب‌هایت کم نشود

اگر خورشید از زندگیت کم شد

شب‌ها روسیاه نشوی

دوباره برگردد خنده به خواب‌هایت

به کجا پرواز می‌کنند درناها؟

به کجا می‌روند در آسمان آبی؟

در حالی که بر بالهایشان حمل می‌کنند امیدها

و خاطراتشان را

تو زیر همین آسمان آبی نابود شدی

سوختی مثل پروانهای کوچک

مثل پروانهای کوچک

چه کسی گرفت از دیدگان تو تلالو امید را

چه کسی گرفت از چشم‌های تو نور امید را

همین است که جام‌های پر، خالی می‌شوند بر دل

از درد ناامیدی

دردهایت را به چه کسی گفتهای؟

پنهانی عاشق چه کسی شدهای؟

چه کسانی درونت را از

سرودهای تلخ شکست، بیدار کرده‌اند؟

نام رفتگان را فراموش نکن

عرصه‌ی سرودها را هم،

آن‌ها تو را رها نمی‌کنند.

چه زود خودت را نابود کردی

و پناه بردی به آغوش دروغ و بیهودگی

ببین؛ امید لباس رزم پوشیده است

اگر بخواهند پرواز کنند درناها

اگر بخواهند بروند تا آسمان آبی

حتی اگر ابرها و بادها را از بال‌هایشان گرفته باشند

شعری از «رفیک دورباش» مترجم «محسن حامد»

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692