هیچ کور سوی امیدی نیست؟
تیرگی
درد
مرگ
غم
چرا همه جارا فرا گرفته؟
از کجا آب می خورد این نا امیدی؟
می شنوم فریاد خواهرانم را
می بینم افتادن برادرانم را
و دوباره شکستن ِ قلبم را حس می کنم
این سرزمین، نفرین شده ی جنگ است
به خانه برو
سوی خانواده های عزادار و بیوه های سوگوار
آنها که دیگر نمی جنگند.
دیدگاهها
ترجمه ي خوب از يك شعر خوب
احسنت
موفق باشيد
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا