شعری از«دبورا لاندو» مترجم «حدیث حسینی»

چاپ تاریخ انتشار:

شعری «از دبورا لاندو» مترجم «حدیث حسینی»

مرا می ترساند

دیدن زنی
که می لنگد در پیاده رو به آهستگی،

خمیده
تکیه بر دیوار می کند
خیلی می ترسم

می توانم این افول عظیم را

که به زودی نصیب همه ی ما می شود

برایت ترسیم کنم.
ازدواج پایان یافته.

تابستان رفته.
زندگی باید پاسخ دهد.

تقریبا نیمی ازین کتاب خوانده شده.
دکتر گفت: قرصی برای آن ندارم.