اشعاری از «ابراهیم اورامانی» مترجم «حسن کاروان»

چاپ تاریخ انتشار:

1

پیش از آنکه جام

تهی از شراب شود

مست می شوم

با غریبی ات

2

هیچ چیز

همچون دلسنگی ات

نمی ترساندم

حتی مرگ هم

3

باد

گیسوانت را شانه می زند

خانه ام

پر از بوی عطر

مي شود

4

تمام مردم شهر

بي کارند

جز من

که در انتظار آمدن توام

5

آنچنان به صدای تو گوش می دهم

که به تپشهای قلبم

نه

 

6

 

مانند چهره ات

 

خورشید نیز

 

به من

 

نور نمی دهد

 

7

 

نکن نازنین!

 

ماه اگر بداند که تو را دوست دارم

 

جهان تاریک می شود

 

8

 

بی تو

 

زندگی ام

 

به حلبچه می ماند

 

چه قدر تنها

 

9

 

چه قدر دلتنگم!

 

باران تنها می بارد و

 

پالتوی مرا

 

خیس نمی کند