شعری از«هەردى شەفیق» مترجم «سەیران حسینى»

چاپ تاریخ انتشار:

 

نیمی از زندگی‌ام را با دوست‌داشتن تو سپری کردم  

و نصف دیگرش را با فراموش‌کردنت

در هیچکدام موفق نشدم

خیلی از اوقات رویاهایمان را بە آیندە گرە می‌زنیم

اما خیلی از اوقات اکنون از آیندە

زیباتر و

مهربانتر است

و من حالا می‌فهمم کە جهان گورستان بزرگی است

تو هم کودکی کوچک

اکنون بە یاد می‌آورم

روح گر آتش می‌گرفت، چندی بە خاکستر تبدیل می‌شد؟!

دل اگر استخوان داشت، چقدر خرد می‌شد؟!