شیما زنگنه متولد 1362 اهواز است و دانش آموخته ی برنامه ریزی توریسم در مقطع کارشناسی ارشد، تا به حال دو مجموعه شعر از او منتشر شده
مجموعه شعر متولد ماه سیزده انتشارات نهضت
مجموعه شعر اتاق ساعت صفر انتشارات نگیما
دو شعر از او را با هم می خوانیم
1
گریه امانم نمی دهد
بگویم دارم می میرم
دارم حل می شوم توی بی نظمی خوابهام...
دارم مرض دل می گیرم
وهیچکس حواسش را پرت نمی کند سمت من
حال شب هایم بد است
فرض کن
عاشق گربه ی غمگینی شده ام
که فکر می کنم انگشتهایم را بجوم
نه!
نگو دچارت نیستم بهتر
بهتر که گم
بهتر که گور
بهتر که همه چیز با تو
چشمانت را که باز کردی
بنویس روی پوست من
این زن روزی
این زن شبی
این زن همه چیزش خدایم بود
..
2
گریه امانم نمی دهد
بگویم دارم می میرم
دارم حل می شوم توی بی نظمی خوابهام
دارم مرض دل می گیرم
و هیچکس حواسش را پرت نمی کند سمت من
بد است حال شب هایم
فرض کن عاشق گربه ی غمگینی شده ام
که فکر می کنم بجوم انگشتهایم ر
نه!
نگو دچارت نیستم بهتر
بهتر که گم
بهتر که گور
بهتر که همه چیز با تو
چشمانت را که باز کردی
بنویس روی پوست من
این زن روزی
این زن شبی
این زن همه چیزش خدایم بود
دیدگاهها
صبرکن
درب را که باز میکنی
اتاق تاریک است
نترس
دو تیله ی موازی سبز رنگ
در این فضای خاموش
جیغ می زند
ناخنی برای کشیدن
ودندانی برای دریدن
ندارد
حوصله را
می جود
ومیجورد
میان انکشتانش نرمی پوست پلاسیده
بیچاره نیست
اگر دچار نیست
به حلقه ی هم شبی
فقط جیغ میکشد
این زن روزی
این زن شبی
این زن همه چیزش خدایم بود
....
همیشه شاد باشید
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا