اشعاری از حسن بصیری

چاپ تاریخ انتشار:

 

 

تو همه جا هستی

تو، همه جا هستی

چه هست_ سختی هستی تو،

چه سخت.

...

نکند هستی بزرگم،

نیست­ های کوچک را بشمارد

نفسم به­ شماره بیفتد

 


 

فرض کن

 

فرض کن جهان به کوچکی تو نباشد

چند قدم بزرگ بر می داری تا کوچک­ترین خیالت

که خالی نیست...

 


 

باید از اینجا خیلی دور شده باشی

 

حقیقت لخت

دست­ های خالی باد است

و بی­ صدایی لب­ های من وقتی تو را صدا می­زنم

باید از این­جا خیلی دور شده باشی

 


 

قرارمان این نبود

 

درست وقت اذان

که راه­های رسیدن به­ خدا

بی­ شمار از بلندگوها پخش می­ شود

تو،

بی­ رحمانه مرا

در آن کوچه­ ی بن بست قال گذاشتی

قرارمان این نبود