شعر آزاد «حامد بشارتی»

چاپ تاریخ انتشار:

شعر آزاد «حامد بشارتی»

 

متولد1362- رودبار

نخستین مجموعه شعرش در سال 1391 با عنوان " رد پای انارها در برف می ماند" به چاپ رسید.

دو شعر از او را با هم می خوانیم:

(..... تو.....)

باید می نوشتم دوستت دارم

در انتهای کاغذی که نوشتم:

کلید خانه در کفشهای کهنه من است

(شخم)

رد پای زنی که برف آورده بود

در انتهای زیتون زار مه شد

من و انتهای زیتون زار

درون مه می دویدیم

مه درون ما پیر شده بود

ما عصای مه بودیم

در

باد

در

جاده هایی نارنجی

درون شخم هایی که شخم می خوردند

ما پیر می شدیم

باران پیر می شد

هفت سالگی دیر می شد

می دوید

از

آبشار

انتهای

دنیا

به خوابمان می رسد

شخم

دیوارها شخم می خورند

شخم

پدر می گفت:

روزی آسمان را شخم می زنند

بعد ها نوشتم :

یک مزرعه یاد تو شخم می خورد

در پیشانیم

بعد ها چکمه ها و دستکش های مرا برد

بعد ها

آغوش تو شخم می خورد