شعر آزاد «علیرضا کبگانی»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

شعر آزاد «علیرضا کبگانی»، شعر و داستان، ادبيات جهان و ايران، شهادت،‌سوريه، روسيه،


چه خون بریزی

بر قتل‌ گاه

چه گریه کنی

بر گاه وداع

چه خواب که بپوشی

بر وقت دروغ

چه سنگ که بلغزی

بر درد زنا

 

امروز کنار ساحل قدم می‌زنم، برای دیدنم بیا، شعر‌هایم را هم بیاور و کمی عطر تازه

 

چه موی که دست بدهد به دار

چه آب که غرق شوم در چشم

چه چشم که زخم شود این‌بار

 

صبور بوده‌ام به قدر زیاد و به قدر کفایت به انگ هوس و به قدر هیچ برای دیدنم بیا، امروز بر ساحل قدم می‌زنم

 

بیا با مردمانت، با زخم و با ناخن‌هایت

بیا برقصیم با زنانی که از دریا آمده‌اند

و من غروب برگردم

           با روایتی از لمس‌ها

                             و بوها

که زبانه‌ی خلیج

                   مرهم بگذارد

                         میهمانان غریبه را

و تو، که باز برگشته باشی

با ملوانان و فاتحان پریشان

با تشتی بر سرت

   و پیکره‌ی زنانی در پشتت

دیدگاه‌ها   

#1 صادق آل موسوی 1392-07-02 20:31
سلام دوست
از همینجا شروع میکنم
از دستها
از آرنج ها
از بازوان
تا گردن و صورت و چشمها
از لبها تا گیسوان آشفته
سیاهی شب را در باد می لرزاند
می لرزانم... همه حس آغوش تورا
بیا این تنگی غروب را عاشقانه لمس کنیم
... کنار ساحل تمام بدنم درد میکند ....
کدام رقاصه از دریا برمیخیزد
اندام من
موج موسیقی دارد
وسرم
شوریدگی هزار نوازنده
تلاطم وجودم را
هم پای کدام مطرب برقصانم
.... کنار ساحل تمام بدنم درد می کند .....

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692