شعر آزاد«زهرا حيدري»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

 

زهرا حیدری- متولد لرستان .ساکن رشت

مجموعه شعرها :

-          دیگر به ماه اعتقادی ندارم

-          من کبوتر تو نیستم

-          مومیایی خوشبخت

-          مجموعه در دست چاپ : دشنام های بی مخاطب

شعرها از مجموعه ی دشنام های بی مخاطب

1-

رنگمان پریده تر از زنان جنوب است

که با موجهای بیشتری جنگیده اند

با آفتاب بندر

که دوازده ماهش خرماپزان موهای مجعد لیلی است

دلباز نیست

وسعت یکدستی

که تا چشم کار می کند چیزی برای تکیه دادن نیست

و زیر سنگینی نگاه قلعه پرتغالیها

مجنون صیاد

دست خالی به خانه می آید !

2-

آدمی که شعر شد دیگر آدم نمی شود

مثل حفاظ پله های خانه ام

که دیگر درخت نمی شوند

و هیچ کس به آنها نگفته :

ممنونم که کودکانم را از سقوط حتمی نجات داده اید

3-

لب تر کن که صحرا ها را مچاله کنم

و دشت های بابونه بیاورم

با رودخانه های شیر و عسل …

این را برای وقت دیگری گفتم

خسته ام

و آریزونایی که در من است

پر از صدای هفت تیر گاوچرانهاست

عزیزم بخواب

با این گله های رم کرده

ستاره ها برای خودشان چشمک می زنند

4-

زمستان که بیاید

نه سیستانم نه سی سنگان .

زنم

که محبوبم بهار را ببیند

تابستان را بچیند

پاییز را قدم بزند

و دوباره به آغوش من برگردد

5-

دربست بروم کجا ؟

کسی که منتظرم نیست !

این خیابان هم که تاب تنها تنهایی مرا دارد

ازگیلهای رسیده

زیتونهای تازه

لباسهای زیر زنانه

ادکلنهای روسی ...

سرم به یاد توست که دست فروشان را نا امید می کنم

خسته ام

که به زیبایی ام گفته ام

مزاحم تنهایی کسی نشود

فقط پیراهنهای مردانه صدایم می کنند

همه را یکی یکی به تو می پوشانم

سیر نگاهت می کنم

و شهروند صبوری می شوم

تنهایی ام را از روی خطوط عابر پیاده رد می کنم

و این لبخند لعنتی

که نمی دانم ته مانده ی کدام روز خوب من است

پاییز رشت را زیباتر می کند .

6-

دریا کار خودش را بلد است

مثل زندگی

که فرصت نداد ، مهارتمان را در شنا به رخ بکشیم

مثل تو که نخواستی پروانه شوم

و حالا پیراهنی را که افتاده روی شنها

«مونس »صدا می کنی ...

کار جوندگان دریا نبود

کار خیالی شاعرانه بود که قایق نشد

کار نوازندگان بندری بود

که یادم رفت

دریا کار خودش را بلد است

7-

لازم نیست تفنگ به دست گرفته باشد

و خوب نشانه بگیرد

لازم نیست مو لای درز نقشه هایش نرود

کافی است شما بخواهید

وسرش را بتراشید

یک تروریست حرفه ای میشود.

دیدگاه‌ها   

#4 علی قبادی 1402-04-15 04:30
اول سلام زیبایی و ظرافت زن بودن واقعی و خواسته های مرد زندگی که ۹۰ درصد در حد هوس و آر،و در خودش مدفون می‌ماند وای به طور اجمال دلت خوش نکن شعر می سرایی این الفاظ و حر ف با این چینش بر میگرده به بینش و شعور شاعر ومعشوق ماهر که آهنگو ضرب شعر شماست در حسرت زوار حرم شاعر شعرای شما آواره ترینیم
#3 محدثه ابادگر 1394-07-02 15:58
سلام خانم ازخوندن شعرهاتون بسیارلذت بردیم
#2 ودودخواه 1393-03-01 07:03
شعرهای نوِ زیبایی بودند که در آن ها تا حدودی موسیقی درونی نیز وجود دارد امّا
موسیقی معنوی آن بسیار قوی است شاعر با صور خیال و آرایه های معنوی پیام را به راحتی رسانیده است
به نظر می رسد این اثر بیشتر به شعرهای فرانو شباهت دارد البتّه تا حدودی چون شعر فرانو مخاطب خود را
بی واسطه و مستقیم در گیر اتفاق های اطراف می کند

راهگذری از آستارا
#1 درنا 1392-05-04 18:47
شعرها خوب بودند ولی...

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692