پاییز را دیدم
پشت آن کوه بلند
که بدنبال زمستان میگشت
در نگاهش گل یاس
بر تنش جامه ای از برگ درختان چنار
در کف دستانش شاخه های گل سرخ
در خیالش باران
در دلش طوفان بود
گاه هم می غرید
تا که رسوا بکند آتش عشقی که تو بر پا کردی...
پاییز را دیدم
پشت آن کوه بلند
که بدنبال زمستان میگشت
در نگاهش گل یاس
بر تنش جامه ای از برگ درختان چنار
در کف دستانش شاخه های گل سرخ
در خیالش باران
در دلش طوفان بود
گاه هم می غرید
تا که رسوا بکند آتش عشقی که تو بر پا کردی...