شعر «بازخوانی عشق» جواد کراچی

چاپ تاریخ انتشار:

javad karachi

هيچ خاطره اي از پيروزي بر جاي نمانده.
خاكسترها سرد شده.

ناكسان،
راه مرگ مي رانند.

آنچه باز مانده.
انديشه نيك،
بودن.
صلح.
و آرامش را
فرياد مي كنند.
امپراطوري مرگ را
ملك مرگ را.
به يك دنيا، به يك انسان، به يك ارزش.
به مهر و به عشق و به شادي باز مي خوانند.

شعر «بازخوانی عشق» جواد کراچی