شعر «باغ انار» شاعر «فاطیما قشقایی»

چاپ تاریخ انتشار:

zzzz

مرد زیبایِ شعر من

دست هایت را به من بسپار

تا به یک اشاره ی چشمم ، جادویت کنم

نگو میان نفسهامان ،

چقدر راه است

تا به سرزمین طلایی موعود برسیم

تو را به باغی خواهم برد

که خورشید در انتظار دیدنمان

 بالای درختی نشسته

تا عشقمان را به تماشا بنشیند

و من چُنان شورِ باد

لابه لای ساقه های لخت گندم

برایت خواهم رقصید

نگو که از هُرم نگاهت ، هیچ شقایقی سرخ نمی شود

تا کالی سیب را در دهانم ، به شیرینی مبدل کنی

با من بیا

به ژرفنای یک باغ

و صورتم را

روی پوست انار نقاشی کن

شاید گونه هایم تا ابد گلگون بماند

بیا تا امشب  (ماه ) را

به میهمانی باغ انار دعوت کنیم

شعر «باغ انار» شاعر «فاطیما قشقایی»