شعری از «فیروزه محمدزاده»

چاپ تاریخ انتشار:

firozeh mohamadzad

شیون می کنم به نام تنم

جز جز اعضایم را می‌چسبانم به تن باد

و شیحه‌ای سیاه از گرمای تنم گلوله می شود

می نویسم فارسی

حرفی بزرگ در آسمان منفجر می شود

زنی در فرودگاه

 لباس‌هایش را می‌سپارد به درخت

به سنگریزه

به خط کشی عابر پیاده

فرومی‌افتد با نفسی عمیق

مثل شعار در دهان باد

شعری از «فیروزه محمدزاده»