شعری از آیدا مجید ابادی

چاپ تاریخ انتشار:

aid

شبیه شمعی میان دست های کودکی تنها
بیقرار توام


طلوع نزدیک است
طلوع
صدای پای زندانبانیست
که مرا از میان ندارم ها
به سوی دار می برد
درخت ها در مسیری بی بازگشت روییده اند
درخت ها هیچوقت به عقب برنمیگردند
و من نمی دانم
پرنده ای که از بالای سرم گذشت
نامه ی خداحافظی تو بود؟

آیدا مجیدآبادی

شعری از آیدا مجید ابادی