دانيال رحيميان

چاپ تاریخ انتشار:

 

طرح یک

زندگی‌ام

آنقدر شیرین است

که درد

مانند موش سمج

هر روز

گوشه‌ای از آن‌را

جویده است

 


 

طرح دو

مردی

بی‌کسی‌اش را

دور می‌اندازد

آن‌سو‌تر

زنی کلاف زندگی‌اش را

گم می‌کند

 


 

طرح سه

صدای جیغ بلند ترمز

کودک احساسم

از اتوبان چشمت

به کما رفت

من در بیمارستان بزرگ می‌شوم

 


 

طرح چهار

ناچارم

به گریه‌هایم دلخوش باشم

وقتی هیچ نیوتنی

جاذبه‌ی خنده‌های مرا

کشف نمی‌کند

 

 


 

طرح پنج

با مداد آبی‌ام

باران می‌کشم

تو عاشق می‌شوی


عاشقی کن

مداد آبی‌ام تمام می‌شود

و باران بند می‌آید