قل اعوذ
از ظن و ستیز
به فراغت بال در کبوتر
هنگامهی پرواز است
بال بگشای در شرافت شهر
آن نامه که مستحق رسیدن بود
افتاد در گودی پرواز
بال بگشای از سختترین قسمت اشیا
کو آن دست فرو رونده
در هیبت ظلمانی لاله
دستی به تخریب جوانب
دستی به تقسیم مقاصد
قل اعوذ از ظن و ستیز
به فراغت بال در کبوتر
نامه امن و امان است
بنویس وطن، و تن
عمیق به وقت چاه
ربطش بده به توالی حادثه
به جوهر و نفت در زیر اتفاق
دلو بینداز به شیب حادثه
به لایههای کبود تن
درون این چاه حزبی است
گواهی میدهم به اشتعال شعر
در دهانهی غروب
در انگیزهی نامهام حفرهای است
عمیق به وقت چاه.