1
پدرم فردایی است
تابان بر فراز آسمان
خورشیدی
در دل ابرها، بر فراز خانهمان.
دوستاش میدارم
رازی آرمیده در ژرفای زمین
با پیشانی پوشیده از خاک.
دوستاش میدارم
با تن و دستانی
پوسیده در دل خاک.
2
بر فراز خانهمان
سکوت و اشکی آرام...
وانگاه پدرم بر خاک افتاد
مرغزار خشکید
مرغ جان پر و بال بسوخت.
آدونیس | برگردان آرش خوبانی