دو شعر از فاطمه سادات حسینی

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

zzzzاز شالیزاری که می تپد درسینه ام

تا کوه های اورامان

 

فاصله به اندازه بی خوابی هایم بود

مثل بامی هستم

که نردبان خودش را گم کرده ...

مسافر شهر ماتی شده ام

وبی خبر کلاغش

بر روی درختی که نیست

قار قار می کند

فاطمه السادات حسینی

  2

بگذریم از چند پایه صندلی

طنابی که

آرام

آرام

کوتاه می شود

صدای خفه ای را بلند می کند

پتویی روی آخرین قاب عکس افتاده

تقویم

از انتشار خبرهای روزنامه ای

از روزنامه های بدون خبر

تنها چند برگ می داند...

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

شعر

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692