شعر «عدم» محمد الله ویسی

چاپ تاریخ انتشار:

zzzz

برای هایدگر . . .

پروای

نامیدن ات را،

زبان ،

 جعلی معصیت بار است و

تاریخ ،

غصب خونبار ممالک خیال

رویدادگی ات

ترس آگاهی را

 سیماچه ای ست که

ترکی بر تاریکی تاش می زند

 و فاش

که

پرده برافتاده و

از چرخاچرخ تامل

به زیر آمده ای

سالخورده تر از زمان

امان مباش

چرا که

اکنونیت عقیم ات را

تاویلی مقرر نیست

کار از کار گذشته است

و

در این سو تر ها

کمی بعد از آن - جا بودن

مرگ افتاده است

و دیگر نبض اش نمی زند