شعر «نبودن»محمد الله ویسی

چاپ تاریخ انتشار:

zzz

نبودن ات را

زبان در بیان ، فُروماندگی ست

از عبارت سرریز می کند

نه!

نبودن، همزاد تصویر است

ثانیه های نبودنت را

هزاران فریم، در گذر است

و در هر فریم

زنی تا پس زمینه، پا پس می کشد

و فُلو   فُلو  فُلو

فُلوت می زند

تا خواب ام ببرد

نبودن ات را

تصویر در بیان، فُلوماندگی ست

نبودن ، در کادر نمی گنجد

ثانیه های  نبودن ات را

فریم های شکسته، قاب می گیرند

ن ب و د ن ات ابزاااار شششکنجه ه ه ه

نه!

نبودن ات ابزار شکنجه نیست

چراغ بازجویی است

از سکوت اقرار می گیرد

و در هر فریم

زنی تا پیش زمینه پا پیش می کشد

و فُلو  فُلو فُلو

فُرو می افتد

تا خواب ام بپرد

شعر