شعر آزاد «سپیده شکری»

چاپ تاریخ انتشار:

 

در کدام ثانيه

درکدام نقطه ازجهان

زن سياه پوش شهر

اين چنين عاشق شده است

که ميان تو وخودش

ديوانگی را انتخاب کرده است

غروب در وسط تنهايي اتاقش می ايستد

گردنبند مرواريد خاکستری اش را بر زمين ميکوبد

وبا ناخن های بلند نارنجی اش

بر موهای بلندش چنگ می زند

چنگ می زند

چنگ ميزند

روی زمين ميافتد

واز روزنه اتاق خيره ميشود

به رد پای مردی که در آنسوی مرزها

روی ريل ها خودکشی کرده است

و

ديگر با هيچ قطاري باز نخواهد گشت