شعر از :عابدین پاپی (آرام)

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

شعر از :عابدین پاپی (آرام)

 

عاقبت این خاک ما را

در پارچه ای سفید تجربه می کند

و پرواز سهم کوچکی از بچگی های من و تو بود

که در لباس آفتاب گُم اش کردیم

در این خیابان زخم خورده

به اندازه ی غروب چشمانت

زخم خورده ام

پس بگذار

موهای سیاهت را سفیدتر از فردا ببافم

و مرا به صورت زیبایت برسان

به ماه چشمانت

من زیبایی ات را

در سرآسیمه ی این شهر به یاد دارم

آن روز

فصل ترنم واژه بود

و بهار دوبخش شده بود

که فروردین و اردی بهشت اش اش در دستان تو جا گرفت

و خردادش نصیب من شد

.................................................

تیر گی را ه را ادامه می دهم

تا پایان رنج ها

تا آغاز شرارت ها !

و نمی دانم صد سال از تنهایی را فهمیده ای یا نه؟

اما می دانم که صد سال تنهایی را خوانده ای

ادامه می دهم

آری صورتی که دل شکسته شد

تا صد سال از تنهایی ادامه می دهد ..

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692