شعر آزاد «سریا داودی حموله»

چاپ تاریخ انتشار:

شعر آزاد «سریا داودی حموله»

 

1

کوه ها

اعضای یکدیگرند

بنفش

هر کجا باشد

اتفاق می افتد!

2

بعد از زنده به گوری بادها

برای یقه های گمراهی

دکمه ساختم

تا خواهری که ندارم

شکل من شود

مثل مرغ مهاجری

که کابوس هایش

راه به هیچ سرزمینی ندارد

به هر بهانه ای

از ماه دور می شوم

قرنی ست

خود را در آیینه نمی بینم

حروف نام مرا در تو سر بریده اند؟