شعر «اینجا سرخ است» ایوب کیانی

چاپ تاریخ انتشار:

شعر «اینجا سرخ است» ایوب کیانی

 

اینجا سرخ است

با چند قاشق سیب مربا

وکمی درخت رویایی

جوی آبی

ازجنس شهوت..

هزارآدم گل نشان

و

معلوم نیست

گلوهای بریده باهم چه قراری داشته اند

یکی به من کاسه ای تعارف کرد

که اصلا سفال نبود

رنگ های جورواجور

داربرپا کرده اند

از جنس خودمان

نور می خورد

وپس از مدتی جهان تیره شد

وبه گمان من چشمی ازدیدن می ایستد

چه فرقی می کند

که بتابد یانه

کوه برقصد

یامن صرعی باشم

دریا رم کند یا یورتمه اش بخار

نزنیدم...

نکند مقتل خورشیداست؟!!!

ایوب کیانی