شعری از «نسرین فرقانی»

چاپ تاریخ انتشار:

شعری از «نسرین فرقانی»

 

زیر این همه هوا، دود، همهمه

زیر رج‌های آجری

زیر تار و پود پاخورده و گره‌های خرده پا

زیر نقش، زیر خاک پس دادهٔ دست و ترنج‌ها

کنار قدرمطلق اعداد صاف و گوشه دار

زاویه و دیوارهای محاط بر هوا

اسم‌ها شکسته می‌شوند

حروف کژ

دال‌های دولا، موازی

عاطفه تاب بر می‌دارد

زبان بازنشسته از بازی و بازی

زبان می‌خواهم برای تیز و لیز؟

حروف برای تحریف؟

دال برای مدعا؟

عاطفه برای عطف به ماسبق؟

بازی برای فرار از بسته و بستگی / برای گوش و بازی گوشی؟

دست می‌جنبانم

برای رج

برای آجرهای جابجا

نقش‌های بی قرار

ترنج‌های قاچ قاچ دست‌های سرخ

زاویه‌های شکسته را جا می‌اندازم

عددها را روند و روان

دیوار را با هوا طاق می‌زنم

اما اسم‌ها را بر طاق می‌زنم تا بتابد / بتاباند

حروفشان تکان تکان بخورند مثل کریستال آویز، بلغزند با رقص سقف

دال‌ها قدشان کوتاه‌تر دولاتر، سجده بیفتند صاف و مستقیم

عاطفه باز بماند، بازی منعطف، باز برگردد به سیصد و شصت ...

از این همه بازی

این همه تکان

سفیدی ماند برای من

و گردی از سقف

خاکی زیر فرش

طرحی روی بی خط هوا