شعر آزاد «عزیز کلهر»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

شعر آزاد «عزیز کلهر»

 

فانوس ایندنیا خورشیدی بود

که پشت کوههای ‌ فلات فنا

خاکستری مرد

حالا نه چشم‌های تو ستاره می‌شوند

نه ریگ‌های این بیابان بی بازگشت

امروز پایان دنیاست

و مرگ آخرین جنایت خود را

پنجه‌ای می‌داند

که بر پشت پلک‌های مترسک مزرعه‌ای می‌کشد

که کلاغها برایش طوری قار کشیده‌اند که

انگار قیامت است

عزیز کلهر اوج بی پناهی


۲۸ اردی جهنم ۹۵

مه 17

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692