شعر آزاد «مریم نقیب»

چاپ تاریخ انتشار:

شعر آزاد «مریم نقیب»

 

ببین چطور دور از چشمت

گرگ و میش باهم سر سفره نشسته اند

تا وقتی آسمان زمین میخورد

دستشان توی یک کاسه باشد

کار سپیده دم با خروسهای بی محل

به کجا رسیده

که سرفه های جاروی رفتگر

خورشید را از خواب میپراند

تو که نباشی بگذار

راه ها به چاه بیفتند

و جاده سر نرسیدنش را

به بن بست هر بیراهه ای بکوبد

بگذار عقربه ها در عمیق ترین خواب هایشان

زمان را دور بزنند

من به تو ختم نمیشوم

با پل هایی که ترجیح میدهند دیوار باشند